او در طول بوته ها سایت عکس سوپرخارجی نفوذ کرد و باران او را برداشت و بدن برهنه اش را نشان داد.

01:31
1636

هیفر به جای نشستن برای نوشتن اهمیتی ندارد، او به شدت کارشکنی کرده و بنابراین، با دیدن بوته های بلند در پارک، تصمیم گرفت که در کنار آنها کار کند. او در اطراف زنانی که با آنها بزرگ شده بودند راه می رفت و به معنای واقعی کلمه پشت سر او بود. بارانی پرواز کرد، او زانوها را به دو طرف گسترش داد و زمین را زیر یک جریان نازک فرو برد. اما او نمی توانست جریان را مهار کند و سوراخ در حال حرکت بود. او شروع به آرام کردن بین پاها کرد. او یک دستمال کاغذی را بیرون کشید، گربه را مالش کرد و به پاهایش بلند شد و تصمیم گرفت بارانی را از شانه سایت عکس سوپرخارجی هایش بپا کند تا نگرانی اش را برای یک دقیقه نشان دهد.