قبل سکی خارجی از رفتن به رختخواب، دختر تصمیم گرفت بدنش را براق کند

01:37
3384

دانستن اینکه خیلی دیر شده سکی خارجی بود و وقت آن رسیده بود تا به رختخواب برود، زیبایی نمیتوانست با کشش ناخوشایند کمی در شکم پایینی برطرف شود و تصمیمی گرفت تا خودش را به خوبی بچرخاند. او بر روی تخت گذاشت، گردنش را چرخاند و به پاهایش برگشت، جریسش را برداشت و، بازتابش را در آینه تماشا کرد، از برهنگی و مشاعره های بزرگ خسته شد. من بر روی تخت صعود کردم، پاهایم می خواستند از هم جداتر حرکت کنند و انگشتانشان را به مهره ها برسانند تا آنها به خوبی او را پرستش کنند. با لبخند، تصمیم گرفت تا شورت هایش را بپوشاند، گربه تراشیده او را با آنها پوشانده، سپس آنها را کنار گذاشت و انگشتانش را لیس زد، آرام آرام لب هایش را روی لب لب ها انداخت، آرزو برای استمناء و پایان دادن.