من در شورت های سبز نوشتم سیکس خرجی و رفتم آنها را خشک نگه دارم

05:47
2166

سبز در عینک ها به دنبال یک مکان ممتاز به آرامی در امتداد خاکی راه می رفت، فکر کرد که می تواند جایی باشد که سیکس خرجی بتواند نشستن و چرت زدن داشته باشد، اما روز در حال چرخش بود و افراد مختلف در اطراف او راه می رفتند. او در حیاط متوقف شد و لبه شورت ها را به سرعت کشید و برای نوشتن بنشیند، اما یک مرد گذشت همه برنامه هایش را نقض کرد. دختر حتی لب های او را می سوزاند و شروع به عصبانیت می کند، فکر می کند که چگونه به خودش کمک کند. تصمیم به خود گرفت. دختر فقط خودش را توصیف کرد و سپس به سرعت راه خود را برای خشک کردن لباس هایش در حال حرکت گذاشت.